موضوع کتاب پیش رو بررسی تطبیقی نظریه های ساختارگرایی و پساساختار گرایی در نقد عکس است. این کتاب در دو راستای نقد نظری و عملی عکاسی نگاهی است از زاویه دید رویکردهای ساختارگرایی و پساساختارگرایی به دنیای عکاسی و مقایسه ی میان این دو. به شکل دقیق تر ، این کتاب تلاش دارد تا ابتدا در سطح نظری ، از نگاه ساختار گرایانه مولفه های ساختاری درونی رسانه ی عکاسی و طبیعت عکس به مثابه یک نشانه تصویری را مورد تحلیل قرار دهد و آن را معلوم دارد و سپس ، این نکته را روشن کند که چه نوع آثاری در تاریخ عکاسی با عطف به این مولفه های ساختاری و نشانه شناختی بوجود آمده اند.در گام بعد ، در صدد آن است تا این مسئله را روشن کند که رویکرد ساختار گرایی موجب چه نوع دگرگونی هایی در ساختارهای رسانه ی عکاسی و طبیعت نشانه ای عکس شده است و مصادیق عینی این دگرگونی ها در تاریخ عکاسی کدامند. به همین ترتیب ، این کتاب برای روشن تر شدن مسئله در سطح عملی آثار رابرت فرانک و سیندی شرمن را به عنوان نمونههای تجربیات عکاسی ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه در نقد عکس را در هر دو راستای نظری و عملی مورد مقایسه ی تطبیقی قرار دهد تا بدینوسیله ویژگی ها ، تفاوت ها ،و اهمیت خاص رویکرد هر یک ار نظریه های در دنیای عکاسی را در کنار هم بسنجد و مورد تحلیل قرار دهد.
درباره کتاب عکاسی و نظریه
مهدی مقیم نژاد در کتاب عکاسی و نظریه به بررسی تطبیقی نظریه های ساختارگرایی و پساساختارگرایی در نقد عکس میپردازد و آثار رابرت فرانک و سیندی شرمن را تجزیه و تحلیل میکند. این اثر یک کتاب پژوهشی است که دو نظریه فلسفی مهم و تاثیرگذار در قرن بیستم، یعنی ساختار گرایی و پسا ساختارگرایی، را مدنظر قرار داده است و تلاش کرده تا رسانه عکاسی را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.
این کتاب ابتدا مولفههای ساختاری درونی رسانه عکاسی و طبیعت عکس را به مشابه یک نشانه تصویری مورد تحلیل قرار میدهد و آن را از منظر ساختارگرایانه بررسی میکند. در ادامه به پاسخ این سوال میپردازد که چه نوع آثاری در تاریخ عکاسی با عطف به این مولفههای ساختاری و نشانه شناختی بوجود آمدهاند؟
در بخش بعدی کتاب تاثیر ساختارگرایی را بررسی میکند و دگرگونیهایی را که رویکرد ساختار گرایی در ساختارهای رسانه عکاسی و طبیعت نشانهای عکس ایجاد کرده است، به همراه مصادیق عینی آنها مشخص میکند.
مهدی مقیم نژاد در کتاب عکاسی و نظریه به بررسی آثار رابرت فرانک و سیندی شرمن پرداخته است. این دو عکاس را به این دلیل انتخاب کرده است که کارهای آنها به عنوان نمونههای تجربیات عکاسی ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه در نقد عکس بررسی میشوند. با کمک این بررسیها میتوان به درک ویژگیها، تفاوتها، و اهمیت خاص رویکرد هر یک از نظریههای در دنیای عکاسی رسید.
بخشی از کتاب عکاسی و نظریه
مؤلفه های اصلی ساختارگرایی
ِ به طور کلی، شاید بتوان مشخصات محوری ساختارگرایی را، دستکم در شکل اصولگرایانه آن، در موارد زیر برشمرد:
تقابلهای دوتایی: بی تردید، بحث تقابلهای دوتایی یکی از بنیادیترین و کلیدیترین مفاهیم به جا مانده از تفکر ساختارگرایی است. البته از آنجا که ذهنیت معطوف به تقابل دوتایی ریشه در گونهای دوگانه انگاری دارد، میتوان خاستگاه آن را در دیرینه ترین باورهای بشری و جهان اساطیری و پیشافلسفی نیز جست. در یونان باستان، افلاطون و ارسطو به شکلی نظام مندتر بنیانهای متافیزیک غرب را بر همین اساس پی ریختند.
در واقع، تقابل دوتایی از اساس بینشی ساختاری است که چیزها و مقولهها را در ارتباط و همبستة هم میبیند و سعی میکند با دقیق شدن روی نسبتها و روابط، معانی موارد مربوط به هم را برکشد و میان آنها تفاوت گذارد. راهکاری که انسان بر آن اساس تجربیات پیچیده خود را از جهان نظم میبخشد.
در دوران معاصر اندیشه مبتنی بر تقابل و قیاس از طریق ساختارگرایی بود که نقشی کانونی یافت. یاکوبسن روش تحلیلی تقابلی را در تعیین معنای متون و فرایندهای دلالتی به کار گرفت و دلیل پیچیدگی تفکرات انسانی را به تقابلهایی نسبت داد که فقط از طریق زبان برساختنیاند. از سوی دیگر، او درک تقابل دوتایی را اولین فعالیت منطقی در کودکان دانست و لاکان، در نظام روانکاوی خود، با طرح تقابل خود/ دیگری در مرحلة آینهای این ایده را تئوریزه کرد و تقابل مذکور را اساسیترین گام در فهم شخص از خویشتن و تمایز جهان درون از بیرون نامید. در همین زمینه، لوی استروس نیز ردپای تقابلها را در مطالعه روابط قیاسی که نظامهای معنایی را در داخل فرهنگها تولید میکنند یافت و مواردی از این قبیل.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.