«خردادهای پاییزی» نوشتههای امید بلاغتی (-۱۳۶۲) همراه با تصویرهای صالح تسبیحی (-۱۳۶۰) است. بخشی از مقدمه: حتما نباید سالها بگذرد و از میان خطوط و سطور نوشتههای هم، از میان خطوطی که میکشیم و از میان حرفها و خاطرات بفهمیم چقدر میتوانستیم دنیای بهتری داشته باشیم. حتما نباید تجربههای مشترکِ ملموس ازسر بگذرانیم تا بر پایهی خاطرات رفاقتمان دیرپا شود. و اجباری نیست هم خط و همفکر در همه چیز باشیم تا نزدیک و رفیق شویم. کافیست به تماشای فکر و روح هم بنشینیم. قضاوتهای دائم را کنار بگذاریم و آنچه مشترک است مکاشفه کنیم. هست و میتوانیم و سخت نیست و تنها آرام شدن و سکوت میطلبد. نوشتهها قبلتر نوشته شده بودند و تصاویر من بعد با خواندن آنها شکل گرفت و خلق شد. اما این تصویرها تصویرسازی محض برای نوشته نیستند. لایههای بیشتری دارند: هر جا امید گفته است «مادرم»، من تصویر مادر خودم را گنجاندهام. و هر جا از عشق سخن گفته است، من وهم و خیالات عاشقانهی خودم را خلق کردهام. به مرور کشفِ نقاطِ یگانه در ما آسانتر شد و اشارهها و ارجاعاتمان به هم کمتر شد و دست آخر من تصویر میکردم و امید مینوشت و حرفی هم در میان نبود و نقطهی مشترک شکل گرفت و همچون موجودی مستقل، که نه صالح است و نه امید و هردو هم زمان هست در قالب کتاب و آثار دیگر رو به رشد گذاشته. این رفت و آمد میان دو آدم، این تعامل و نزدیک شدن یک تلاش است که «خردادهای پاییزی» فصل آغازیناش بوده و ماجراهای دیگری هم در پیش خواهد بود.
قسمت هایی از کتاب خردادهای پاییزی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.